ناچاری مال دروغه ، به خدا تو سینمی تو جونمی ، من کیم؟
دختره همین جا با پسره حرفش شده بود می گفت غیرت و ناموس بازی داره دوباره مد میشه ، ما چی کار کنیم امیر که از این مد نمیفتیم؟
هیچ جای این جای رفاقت ترک بر نداشته ، نه روزش سیاه بوده نه شبش بی غم ، کی واست کج خواستم؟
سخت تر از گفتن مردنه.
خیلی سخته نپرسی و بگی خب ، منم اگه رفاقت بلدم باس یه جوری بهت بگم.
مگه من جنون دارم که بد تو رو بخوام ، اونو بزار بره دنبال زندگیش ، مال تو نیست.
منو نگاه نکن ، سفره عقد جمش کن.
ازش دل کندن خب جگر شیر می خواد و دل کفتر.
دلش سرخ شده بود اشکش وای نمیستاد.
می گفت تو که رفیقشی بهش بگو نره وسط این همه نامردی و گناه ، امیر نرو وسط این همه نامردی و گناه.
هر روز خدا تا تموم بشه یه کرور آدم یا می بره بالا یا زمین می زنه ، نه میشه گفت بی خیال نه میشه گفت به قول تو زنبور ، نه میشه گفت بدش تعطیل خوبش باز ، راستش تو عمرم دل این که خبر بد بدم نداشتم اما یه ورش رفیقمه یه ورشم خبر بد.
|